توضیحات:
این فایل بصورت ورد و شامل کلیۀ ادبیات نظری اختلالات برونی سازی و درونی سازی می باشد.
قسمتی از متن:
تقسیمبندی کلی از مشکلات رفتاری نخستین بار توسط اکرسون (1949؛ ویس و دیگران، 1998، نقل از بختیاری، 1394).صورت گرفته است، وی برخی سندرمها مانند اضطراب،افسردگی و شکایات جسمانی را در طبقه درونیسازی شده و برخی مانند پرخاشگری و بزهکاری را در طبقه برونیسازی شده جای داد. این تفکیک اساسی میان مشکلات برونیسازی شده و درونیسازی شده توسط تعدادی از مطالعات تحلیل عاملی تایید شده است. آکرسون و آشنباخ و ادلبروک با استفاده از تحلیل عاملی و به منظور استنتاج ابعاد دوگانه آسیبشناسی روانی کودکان و نوجوانان، اصطلاحات «درونیسازی شده» و «برونیسازی شده» را به عنوان ابزاری برای مقولهبندی معرفی کردند. این اصطلاحات شامل گستره وسیعی از آسیبشناسی روانی است. اختلالات برونیسازی شده نوعاً به واسطه ترکیبی از کنشهای تکانهای، افراطی پرخاشگرانه و بزهکارانه مشخص میشود (مادوکس و وینستد، 2015). این اختلالات، شامل گستره وسیعی از رفتارهای برونریز از رفتارهای آزاردهنده ولی ملایم مانند عدم توافق و بدخلقی تا رفتارهای وخیم میتوانند پرخاشگری فیزیکی و دزدی (وبستر، استراتون و رید، 2011)، اختلالهای برونیسازی شده الگوهای رفتاری سازش نایافتهای است که در تعارض با دیگر افراد و انتظارهایشان قرار میگیرد. (ون وگت، دکوی، پرینزی، استام و آشر، 2012) این گروه از اختلالها که در گستره پژوهشی با عناوینی مانند مشکلات رفتاری، مشکلات انضباطی رفتارهای اغتشاشآمیز ، بزهکاری ، گذار به عمل ، رفتارهای غیرقابل مهار و غیر مشخص میشوند، طیف وسیعی از مشکلات را در بر می گیرند که آثار مخربی بر کودک،و نوجوان و در مجموع بر کل جامعه داشته باشند نشانههای این دسته از اختلالات برخلاف رفتارهای درونیسازی شده در رفتارهای برونی کودکان و نوجوانان ظاهر ld a,kn و نمایانگر عمل منفی کودک و نوجوانان بر محیط بیرونی هستند (مادوکس و وینستد، 2015).
رفتارهای درونیسازی شده معمولا مسائل مربوط به خود را شامل میشوند، که اساس ماهیت این مشکلات در مقابل مشکلات بیرونی، پنهانتر و از این رو تشخیص و ارزیابی آنها نیز اغلب مشکلتر است.
(ویلمز هرست ، 2005) (جنسون و دیگران، 2004) معتقدند که در مقابل رفتارهای درونیسازی شده رفتارهای برونیسازی شده، رفتارهایی هستند که به سمت بیرون از کودک و نوجوان جهت دارند و بیشتر افرادی را که با کودک و نوجوان رابطه متقابل دارند، مانند والدین و معلمان، و همسالان را تحتتأثیر قرار میدهند.
رفتارهای چون شکستن قوانین، عدم اطلاعت و بحث و جدال که باعث میشود که افراد دیگری غیر از خود کودک و نوجوان مورد آزار قرار گیرند. در واقع مشکلات برونیسازی شده بر این اساس از مشکلات درونیسازی شده مجزا میشود که این مشکلات بیشتر منعکس کنند تعارض کودک و نوجوان با محیط و پیرامونش هستند نه آشفتگی و رنج شخص کودک و نوجوان، به عبارت دیگر میتوان گفت که مشکلات برونیسازی شده دارای ماهیت میان فردی و مشکلات درونیسازی شده دارای ماهیت درون فردی هستند (آشنباخ و ادلبروک، 1984) نقل از دیرینگ، مک کارتنی و تیلور، 2006) در هر حال تمایز میان اختلالات برونیسازی شده و درونیسازی شده، عواملی هستند که بر روند تشخیص و الگوهای ارجاع اثر میگذارند. در واقع، این تمایز بیشتر نشانگر تشخیص متخصصان و ناظران بیرونی از مشکلات کودکان و نوجوانان است.